توسعه و جهاني شدن

نويسنده:اصغر هادوي کاشاني



در جريان فرو پاشي اتحاد جماهير شوروي، رسانه هاي امريکايي به ملت هاي در آستانه يرهايي قول مي دادند که اگر سيستم سرمايه داري امريکايي را انتخاب کنند، به زودي به ممالک پيشرفته دنيا خواهند رسيد و مانند امريکايي هايي که در فيلم ها مي ديدند، در رفاه خواهند زيست. امروز، نتيجه پيروي آنها از سيستم امريکايي اين شده است که 15 درصد مردم جمهوري هاي سابق شوروي، با در آمدي کمتر از يک دلار در روز زندگي مي کنند و مردم خوش بختي که شاغل اند، بايد بين غذا و لباس، و يا بين سوخت و دارو، يکي را انتخاب کنند. کارگراني که راحت زندگي مي کردند، حالا بايد مواظب بودجه ي ناچيز خود باشند تا بتوانند براي خود و خانواده، شام شب تهيه کنند.
در سال 1990 م، چين، کشوري عقب مانده بود و حتي از شوروي، عقب مانده تر. درهمه جاي اين کشور، فقر فراواني ديده مي شد و در آمد ناخالص چين، حدود 60 درصد شوروي بود؛ ولي امروزه،اين نسبت، برعکس شده است و درآمد ناخالص مجموع جمهوري هاي شوروي سابق، حدود 60درصد چين است. دولت در چين، وظايف خود را به خوبي انجام داد و از سيستم لجام گسيخته ي سرمايه داري غربي پيروي نکرد و الا به سرنوشت کشورهايي دچار مي شد که درهاي خود را يکباره بر روي تجارت خارجي باز کردند. در اين نوشتار، اشاره اي به تعريف «جهاني شد ن »و ويژگي هاي آن خواهيم داشت و در پايان، راه کارهايي ارائه مي شود که به گمان ما، د رپرتو آنها،جهاني شدن و توسعه، هر دو،تحقق خواهند يافت.

1.جهاني شدن

جهاني شدن که در زبان فرانسه «Mondialisation»و در زبان انگليسي «Globalisation» گفته مي شود،عبارت است از:«فرآيند فشردگي زمان و فضا که به واسطه ي آن، مردم دنيا، کم و بيش و به صورتي نسبتا آگاهانه، در جامعه جهاني واحدي ادغام مي شوند ».
برخلاف آنچه که تصور مي شد، جهاني شدن پديده اي صرفا اقتصادي نيست؛ بلکه تمام جنبه هاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي زندگي بشر را در بر مي گيرد. در اين فرآيند، مردم جهان در يک جامعه جهاني به هم پيوند مي خورند.
واژه «جهاني شدن»، به شکل آرمان خواهانه ي آن، مانند:همبستگي انسان ها، حقوق بشر، برابري، برادري و عدالت جهاني، از قرن ها پيش توسط علماي اخلاق، حقوقدان ها، رهبران و سياستمداران ، مطرح بوده است . مي توان گفت اين پديده از قرن 16ميلادي و آغاز سرمايه داري در غرب،آغاز شده و دردهه 1990 ميلادي، در حوزه هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي متداول شد.
اتفاقات قابل توجهي نظير طراحي اولين خط بلگراف (1864 م)، اولين ارتباط بين المللي تلفن بين لندن و پاريس (1891م)، ايجاد اولين برنامه ي خدمات فراملي هوايي (1991 م)، اولين پخش راديويي بين المللي (1930 م)،تاسيس سازمان ملل (1945 م)، توليد اولين رايانه ي بين المللي ديجيتال (1946 م )، اولين خط تلفن بين المللي (1956 م)،راه اندازي اولين ماهواره ارتباطي (1962 م )،انتشار کتاب «دهکده جهاني » توسط مک لوهان (1965م)، انتشار کتاب «موج سوم » توسط الوين تافلر (1978 م )،ايجاد اينترنت (1991 م ) و... همگي از پيش زمينه هاي بروز پديده اي است که آثار عظيمي بر جاي گذارده است.
با مرور پيشينه جهاني شدن، بسياري از دغدغه هاي امروز و سؤال هاي ديروز ما بر طرف مي شود و بازار فال بيني و رمالي به کسادي مي رود و نيازي نيست بدانيم فرداي ما چه خواهد شد ! فردا ادامه ديروز است و اين سير، ادامه خواهد يافت، بدون آن که بدانيم سال هاست در دهکده ي جهاني تنفس مي کنيم و به مدد فشرده شدن زمان و کوچک شدن اين دهکده ، بسياري از سختي هاي گذشته بر ما سهل وآسان شده است و امروز به وسيله هوش مصنوعي و فن آوري «واقعيت مجازي »، بسياري از ارتباطات و آمد و شدها، از زندگي بشر حذف شده است.

2.آثار جهاني شدن

الف - کاهش هزينه هايي که زمان، مکان و فضا بر ارتباطات و حمل و نقل، تحميل مي کنند. امروزه بسياري از پيام ها و مبادلات تجاري به وسيله اينترنت و ديگر شبکه هاي جهاني، قابل انجام گرفتن است.
ب- فرسايش و فرو ريزي مرزهاي سياسي و ديگر عوامل محدود و مقيد کننده ي اجتماعي.
ج- افزايش وابستگي متقابل انسان ها در سطح جهان. اين ويژگي سبب شده است که نوعي نظم جديد در جامعه بشري (مبتني بر خلاقيت و قدرت انساني ) پديد آيد، به گونه اي که جهان، فقط شاهد رقابت قدرت هاي بزرگ نباشد.
به بيان ديگر، گر چه جهان به دهکده اي کوچک، تبديل شده است، ولي عرصه رقابت، بسي فراخ گشته است که بسياري از جهانيان مي توانند در اين مسابقه به رقابت بپردازند.
د- رشد غرب گرايي و آثار غرب در جهان و اين رشد به علت متغيرهايي نظير علم و زبان و تکنو لوژي است و فرهنگ غربي، فرهنگ محلي بسياري از کشورها را متاثر ساخته است.
آرزوي هر مسلماني آن است که روزي در اين رقابت، مسلمانان پيروز شوند و اقتدار گذشته ي خود را باز يابند و زبان اسلام، زبان مسلط جهان و فرهنگ ديني، فرهنگ اول دنيا باشد و توسعه و توسعه يافتگي، رويکردي قرآني داشته باشد.
ه - کم شدن توجه به مسائل نظامي نسبت به گذشته، اکنون همگان دريافته اند که در صورت رخ دادن يک جنگ تمام عيار، اين جنگ، برنده اي نخواهد داشت و اين ويژگي مي تواند جوامع بشري را به سوي صلحي پايدار، هدايت کند.
گر چه نيت زورمداران، ابهام آلود است، ولي فعاليت ها براي بر قراري صلح، بيش از گذشته است.
و. رشد سازمان هاي فراملي (بيرون از هرگونه حاکميت ملي)، مانند: سازمان هاي فرهنگي جهاني، جنبش هاي جهاني مختلف (نظير جنبش سبزها و جنبش حقوق بشر جهاني ). (1)

3.راه هاي تحقق هم زمان توسعه و جهاني شدن

آن طور که در بيان ويژگي هاي جهاني شدن گذشت، جلسه هاي جهاني شدن درحوزه هاي مختلف سياسي، اقتصادي و اجتماعي نمايان است؛ اما وجهه ي برتر و ملموس آن، در حوزه ي مسائل اقتصادي است. لذا براي پرهيز از بي راهه اي که شوروي و بعضي از کشورهاي ديگر در آن گرفتار شدند، براي دفع آسيب هاي اقتصادي ناشي از اين پديده، راه حل هاي زير، قابل تامل است، تا با در نظر گرفتن اين راه حل ها، علاوه بر جهاني شدن ، مسير توسعه نيز به درستي پيموده شود:
الف - به بيان بسيار ساده، وقتي کشوري به چرخه ي تجارت جاني (W.T.O: سازمان تجارت جهاني )وارد مي شود، بايد تعرفه هاي گمرکي خود را کاهش دهد، مثلا اگر امروزه براي وارد کردن يک خودرو، يکصد درصد ماليات بر آن بسته مي شود (يعني به همان اندازه قيمت خودرو بايد حق گمرک پرداخت )و با ورود W. T.O ممکن است اين مقدار ماليات به اندازه ي زيادي کاهش يابد، کاهش ماليات به معناي کم شدن درآمد دولت است و کم شدن در آمد دولت، کسري بودجه را به دنبال مي آورد. وقتي کسري بودجه پيش آيد، براي جبران آن، اگر دولت اين کسري را با چاپ پول جديد خنثا کند، وقتي در مقابل افزايش پول، توليد افزايش نيابد، به اين معناست که پول، بيش از توليد جامعه است و کالاها گران مي شوند و تورم پديد مي آيد. گراني کالا باعث ورود کالاي خارجي و واردات مي شود، مقداري ارز خارج مي شود و در نهايت، موازنه ي تجاري دولت بر هم مي خورد. پس چاپ پول، خود، بيماري ديگر ي به نام تورم و رکود و واردات بي رويه را به دنبال دارد. پس بهترين راه، تنظيم ماليات ها به گونه اي است که کسري حاصل از کاهش تعرفه ها ي گمرکي، جبران شود.
ب - بر قراري نظام آموزش هاي ضمن خدمت براي کارگران و توليدکنندگان؛ زيرا تکنولوژي جديد، باعث جابه جايي کارگران و بي کاري آنها خواهد شد. بنابراين، همواره بايد آموزش کارگران در دستور کار دولت باشد.
ج- تربيت نيروي ورزيده براي رقابت با کارگران بازارهاي جهاني. دبيرستان ها و دانشگاه ها بايد فارغ التحصيلان خود را براي فعاليت در شرکت ها و موسساتي که در بازار جهاني رقابت مي کنند، آماده نمايند. در غير اين صورت، مؤسسات نمي توانند توليدات خود را با معيارهاي جهاني تطبيق دهند.
چون سوي سخن اين مجله با جوانان است، از امروز بايد جوانان به دنبال ارتباط با جامعه جهاني بوده، تحصيلات خود را به گونه اي هدف گذاري کنند که در اين دهکده کو چک، جايي براي جولان و عرضه کردن توانايي هاي خود، داشته باشند.
بخش زيادي از صادرات کشوري مثل هند، از فروش نرم افزار است و تافلر در مورد آينده گفته است: «شغل ها در خانواده ها تعريف مي شوند ». جوانان ما امروز بايد از رايانه، حداکثر استفاده را بنمايند و به جاي پرداختن به سرگرمي هاي اين جعبه ي جادويي، به برنامه نويسي و تهيه نرم افزارها در رشته هاي مختلف روي آورند.
د.شرکت ها و مؤسسات، پيوسته بايد به بازسازي و نوسازي سازمان و تکنو لوژي خود بپردازند و اولويت هاي توليد را با رويکرد جهاني تعيين کنند و در آن جهت، توليد نمايند.
ه. بانک مرکزي بايد نوعي سيستم قابل اعتماد ارزي تعريف نمايد که با توجه به پيچيدگي اين بحث، از تفصيل آن پرهيز مي کنيم و فقط به اين نکته اشاره مي کنيم که در ارتباط با سيستم ارزي، حداقل شش مدل در علم اقتصاد امروز، مطرح است که با توجه به شرايط هر کشور، مناسب ترين و بهترين اين مدل ها انتخاب شود.

خلاصه و نتيجه گيري

ما هر چه قدر مقاومت کنيم و نظرات مو افق و مخالف را در زمينه ي جهاني شدن مطرح نماييم ، سرانجام روزي به سازمان تجارت جهاني خواهيم پيوست و نشانه ي آن، تقاضايي است که بارها امريکا مانع از اجابت آن شده است؛(2) اما قبل از ورود به دهکده ي جهاني بايد تجربه ديگر کشورها را مرور کنيم.
اولا سازمان تجارت جهاني با همه عيب هايي که دارد، مي تواند راهي براي توسعه و رشد کشورها باشد . اين، دستاوري است که همه طرفداران جهانگرايي در تمام نوشته هاي خود ارائه مي دهند؛ اما بررسي وضعيت مو جود، اين در س را به ما مي دهد که بعضي کشورها (مانند چين، هند، تايوان و کره جنوبي) در مقايسه با کشورهاي افريقايي و امريکاي لاتين، درهاي کشور خود را ولنگارانه باز نگذاشتند و اجازه ندادند سازمان هاي بين المللي مانند سازمان تجارت جهاني و صندوق بين المللي پول، شيوه ي رشد و توسعه را به آنها ديکته کنند. از طرفي، کشورهاي چين و هند و تايوان و کره جنوبي، قبل از جهاني شدن، رشد و توسعه داخلي را داير کرده بودند و از جهاني شدن تدريجي براي گسترش رشد و توسعه استفاده نمودند، اما کشورهاي افريقايي و امريکاي جنوبي، قبل از بلوغ اقتصادي وارد گود شدندو نتيجه ي آن، شکست و عدم مو فقيت در رشد و توسعه ي اقتصادي بوده است.
و نکته ي بسيار مهم، اين که کشورهاي چين هند و... به طور تديجي و در درازمدت، وارد بازارهاي جهاني شدند و سعي نکردند که يک شبه ره صد ساله بپيمايند. در نتيجه، با چشمان باز، راه و جاي خود را در بازار جهاني پيدا و مستقر کردند.
پس شايسته است که با بصيرت و با گام هاي محکم در اين ميدان، وارد شويم تا بتوانيم در اين رقابت جهاني، تاثيرگذار باشيم، و از آن جا که دين ما، دين جهاني و پيامبرش رحمتي براي عالميان است، پس حکومتش هم بايد حکومتي فراگير باشد و در صحنه ي حکومت و اقتصاد جهاني، تاثيرگذار باشد.
بعد از سال ها که مسلمانان در ورطه ي عقب افتادگي فرو رفته اند و از برکت انقلاب اسلامي، آوازه ي اين حکومت، شهرت جهاني يافته است، بايد با گام هايي مستحکم به گونه اي در اين ميدان مبارزه وارد شويم که در صحنه جهاني تاثيرگذار باشيم. کلام را با اين سخن نبوي به انجام مي رسانيم که فرمود:
خداوند دوست دارد که هرگاه فردي از شما کاري مي کند، آن را محکم (و بي عيب)انجام دهد. (3)

پی نوشت ها:

1. آشفتگي جهاني؛ ديدگاه هاي نوين در تئوري روابط بين الملل، جيمز روزن، تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وازرت امور خارجه، 1370، ص 39- 47.
2. تا دي ماه سال 1383، سيزده بار در خواست ايران براي عضويت در اين سازمان، به خاطر مخالفت امريکا، رد شده است.
3. کنز العمال، حديث 9128.

- براي اطلاع بيشتر در مورد جهاني شدن به اين پايگاه ها مراجعه نماييد.
http://www. forough.net/19/book/htm
http://emruz.blogsky.com/?Date=1382
منبع: مجله ي حديث زندگي